بیماری دو قطبی و راههای درمان

اختلال دوقطبی یک بیماری غیرجسمی است که در اکثر موارد با توجه به تغییرات رفتاری نسبتاً شدید در بازه زمانی بسیار کوتاه تشخیص داده می‌شود. به طوری که این تغییرات رفتاری بسیار افراطی هستند.

به این ترتیب ممکن است در لحظه‌ای حس فرد از شادی مفرط به غم مفرط تغییر کند. تمام تلاش ما دادن اطلاعات مفید به شماست، همراه ما در وب سایت رنگ زندگی باشید.

اختلال دو قطبی چیست

آیا تا به حال برای‌تان اتفاق افتاده که مدتی را غمگین و مدتی را شاد سپری کرده باشید، بدون آن‌که علت آن را بدانید؟ البته این اتفاق برای همه افراد می‌افتد.

زندگی برای همه فراز و فرودهایی دارد که ممکن است ما را دچار حالات و احساسات مختلفی کند. اما این فراز و فرودهای احساسی برای برخی از افراد بسیار شدیدتر و گاهی خطرناک‌تر است. اختلال دو قطبی یکی از بیماری‌های شایع در جهان است.

علائم دو قطبی بودن

اختلال دوقطبی با نوسانات شدید خلق و خو شناخته می‌شود که فرد را از دوره‌های شیدایی با انرژی بالا و رفتارهای تکانشی، تا دوره‌های افسردگی با احساس غم، بی‌انگیزگی و خستگی می‌کشاند. این تغییرات خلقی می‌تواند زندگی روزمره را به‌طور جدی تحت تأثیر قرار دهد.

نشانه‌های دوره شیدایی (مانیا):

  • افزایش سطح انرژی و فعالیت‌های جسمی
  • سرخوشی یا شادی بیش از حد معمول
  • گفتار سریع و مداوم
  • اعتمادبه‌نفس کاذب و احساس بزرگ‌منشی
  • کاهش نیاز به خواب
  • افکار پراکنده و تصمیم‌گیری ضعیف
  • انجام رفتارهای پرخطر و هیجانی
  • افزایش تمایلات جنسی

نشانه‌های دوره افسردگی:

  • احساس غم عمیق و مداوم
  • بی‌علاقگی نسبت به فعالیت‌های روزمره
  • کاهش انرژی و احساس خستگی مفرط
  • دشواری در تمرکز و تصمیم‌گیری
  • مشکلات خواب شامل بی‌خوابی یا پرخوابی
  • احساس ناامیدی، پوچی و حتی افکار مرگ یا خودکشی

نشانه‌های دوره مختلط (ترکیب شیدایی و افسردگی):

  • آشفتگی ذهنی و افکار پراکنده
  • ضعف در قضاوت و مشکل تصمیم‌گیری
  • غم همراه با بی‌قراری و تحریک‌پذیری
  • اختلالات خواب و بی‌ثباتی هیجانی

انواع اختلال دوقطبی:

اختلال دوقطبی نوع یک: وجود دوره‌های شیدایی کامل و دوره‌های افسردگی

اختلال دوقطبی نوع دو: ترکیب دوره‌های افسردگی شدید و هیپومانیا (شیدایی خفیف)

اختلال دوقطبی دوره‌ای (سیکلوتایمیا): نوسانات خفیف‌تر و کوتاه‌مدت افسردگی و هیپومانیا

حالات مختلف در بیمار دو قطبی

گفتیم که فرد مبتلا به این اختلال دچار حالات مختلفی می‌شود. این حالات به دو دسته شیدایی و افسردگی تقسیم می‌شوند. به حالت شیدایی مانیا (Mania) هم گفته می‌شود. این دو حالت به صورت تناوبی در تکرارند.

حالت شیدایی (بالا رفتن خلق) حالتی است که در آن فرد دارای میزان انرژی، نشاط و شادابی بالایی است.

در حالت افسردگی (پایین آمدن خلق) فرد دچار بدبینی و منفی‌گرایی می‌شود.

این بیماری داری انواع مختلفی است که در ادامه علائم گوناگون آن‌ها را با هم بررسی خواهیم کرد.

تاثیراتی که اختلال دو قطبی روی جسم و روان افراد می‌گذارند بسیار زیاد است و ممکن است تا حتی مسیر زندگی شخص را از حالت عادی خارج کند. بنابراین لازم است که نسبت به این بیماری آگاهی بیشتری کسب کنیم و در صورت بروز آن در خود و اطرفیانمان نسبت به رفع و بهبود آن اقدام کنیم.

علت بیماری دو قطبی

علت بیماری دو قطبی

عوامل مختلفی هستند که موجب ایجاد این بیماری می‌شوند. که در زیر آن‌ها را نام می‌بریم.

  • عوامل ژنتیکی (قطعا یکی از مهم‌ترین دلایل ابتلا به این اختلال عوامل ژنتیکی هستند. این موضوع به‌طور کامل از طریق آمار و تحقیقات پزشکی به اثبات رسیده است.)
  • عوامل محیطی
  • وضعیت هورمون‌ها در بدن
  • استرس: یکی از مشکلات و عوارضی استرس بیش از اندازه می‌تواند ایجاد چنین پدیده‌ای در فرد گردد.
  • مصرف بیش از اندازه مواد مخدر یا نوشیدنی‌های الکلی
  • برخی از بیماری‌های مغزی نیز ممکن است منجربه به وجود آمدن این اختلال شوند.

اختلال دو قطبی چند نوع است

حال نوبت به بررسی انواع این اختلال می‌رسد. انواع دو قطبی را در زیر معرفی کرده و توضیح مختصری در خصوص هر یک از آن‌ها ارائه می‌کنیم.

اختلال دوقطبی نوع یک

در اختلال دوقطبی نوع اول شخص حتما یک دوره از حالت شیدایی یا مانیا را پشت سر می‌گذارد؛ حال این دوره می‌تواند با حالت افسردگی همراه باشد یا هیچ دوره‌ای از حالت افسردگی تجربه نشود.

اختلال دوقطبی نوع دو

در نوع دوم از این اختلال که بیشتر گریبان‌گیر زنان است فرد بیمار دوره‌های حالت افسردگی شدید را تجربه می‌کند. اگر این دوره‌ها همراه حالت مانیا باشد این حالت شدت کمتری دارد که به آن شیدایی خفیف یا Hypomania گفته می‌شود.

اختلال دوقطبی ادواری

این اختلال که به آن سیکلوتایمی نیز گفته می‌شود نشانه‌هایی شبیه اختلال دوقطبی نوع دوم دارد. درواقع هر دو حالت مانیا و افسردگی در آن وجود دارد. اما شدت هر دو خفیف‌تر است.

با این وجود این نوع می‌تواند مدت طولانی در فرد دیده شود. در صورتی که این علائم ادامه‌دار شوند و درمان پیدا نکنند احتمال ابتلا به اختلال دوقطبی نوع اول یا دوم در فرد زیاد می‌شود.

اختلال دو قطبی بودن یعنی چی

افراد مبتلا به شیدایی معمولاً این حالت را با احساس سرخوشی شدید توصیف می‌کنند؛ گویی «جهان تحت کنترل آنهاست». اما در بسیاری از موارد، خلق‌وخوی اصلی در این دوره بیشتر با تحریک‌پذیری و کج‌خلقی همراه است.

همچنین، این افراد به‌طور ناگهانی دچار اعتمادبه‌نفس بالا می‌شوند، نیازشان به خواب کاهش می‌یابد، بسیار پرحرف می‌شوند، تمرکزشان به‌راحتی از بین می‌رود و دست به کارهایی پرخطر و پرهزینه مانند قمار، ولخرجی افراطی یا روابط جنسی بی‌پروا می‌زنند.

هیپومانیا از نظر تغییرات خلق و رفتار به شیدایی شباهت دارد، با این تفاوت که شدت آن کمتر است و به‌طور معمول اختلال قابل‌توجهی در عملکرد اجتماعی یا شغلی ایجاد نمی‌کند و نیاز به بستری شدن ندارد.

در دوره شیدایی ممکن است فرد پروژه‌های زیادی را آغاز کند و تصور کند بدون توجه به مهارت یا تجربه‌اش می‌تواند از عهده هر کاری برآید. یکی از علائم بارز این دوره کاهش نیاز به خواب است؛ به‌طوری‌که ممکن است فرد چند شب متوالی نخوابد اما همچنان احساس خستگی نداشته باشد.

در بسیاری از موارد، ذهن فرد مبتلا به شیدایی سریع‌تر از توانایی او برای بیان افکارش عمل می‌کند. همین مسئله باعث می‌شود او مدام از یک موضوع به موضوع دیگر بپرد و گفتارش انسجام کافی نداشته باشد. گاهی نیز در دوره شیدایی، به‌ویژه زمانی که کسی صحبتش را قطع کند، ممکن است فرد رفتارهای پرخاشگرانه یا حتی خشونت‌آمیز نشان دهد.

کودکانی که به دلیل ابتلای یکی از والدین به اختلال دوقطبی در معرض خطر هستند، معمولاً ابتدا علائمی را تجربه می‌کنند که مختص این بیماری نیست، مانند اختلال خواب و اضطراب.

این روند ممکن است از مشکلات خلقی خفیف آغاز شود، در دوران نوجوانی به اختلال افسردگی اساسی تبدیل گردد و نهایتاً در اوایل بزرگسالی با بروز نخستین دوره شیدایی، هیپومانیا یا حتی روان‌پریشی پس از یک دوره افسردگی، به اختلال دوقطبی کامل برسد.

ویژگی قابل توجه این بیماری آن است که بسیاری از افراد مبتلا نسبت به بیماری خود و لزوم درمان آگاهی ندارند و حتی در برابر اقدامات درمانی مقاومت نشان می‌دهند.

تشخیص صحیح و درمان به‌موقع اختلال دوقطبی اهمیت زیادی دارد، زیرا خطر خودکشی در این بیماران حدود ۱۵ برابر بیشتر از افراد عادی است. متأسفانه این اختلال اغلب تشخیص داده نمی‌شود یا با بیماری‌های دیگر اشتباه گرفته می‌شود و افراد ممکن است سال‌ها بدون درمان مناسب زندگی کنند.

برای شناسایی دقیق اختلال دوقطبی و تشخیص علائم آن، مراجعه به روانپزشک ضروری است. پزشک با ارزیابی علائم و وضعیت بیمار، نوع درمان مؤثر را تعیین کرده و عوامل تشدیدکننده بیماری را مشخص خواهد کرد.

علت اختلال دو قطبی

علت دقیق بروز اختلال دوقطبی هنوز به‌طور کامل مشخص نیست، اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد که این بیماری نتیجه تعامل چند عامل مختلف است و نمی‌توان آن را به یک دلیل واحد نسبت داد.

ژنتیک یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در شکل‌گیری این اختلال به شمار می‌رود. وجود سابقه خانوادگی اختلال دوقطبی، خطر ابتلا را به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌دهد؛ به‌طوری‌که احتمال بروز این بیماری در بستگان نزدیک افراد مبتلا به دوقطبی نوع ۱ و ۲، حدود ۱۰ برابر بیش از جمعیت عادی است. با این حال، تاکنون ژن خاصی به‌عنوان عامل اصلی شناسایی نشده و به‌نظر می‌رسد ترکیب چندین ژن با اثرات جزئی در بروز این اختلال نقش دارد.

علاوه بر عوامل ژنتیکی، محیط و رویدادهای پراسترس زندگی نیز می‌توانند در فعال‌سازی استعداد ابتلا اثرگذار باشند. مطالعات روی دوقلوهای همسان نشان داده که حتی با وجود ژن‌های یکسان، بروز اختلال در هر دو نفر تضمین‌شده نیست و شرایط محیطی نقش مهمی دارد.

تصویربرداری‌های مغزی نیز تفاوت‌های ساختاری و عملکردی را در مغز افراد دوقطبی نشان داده‌اند. برای مثال، برخی نواحی قشر مغز این بیماران نازک‌تر از افراد سالم است. همچنین، شواهدی وجود دارد که در طول دوره‌های شیدایی و افسردگی، پردازش محرک‌های حسی مختل شده و این امر می‌تواند باعث بروز مشکلاتی در ادراک و واکنش‌های هیجانی شود.

فواید اختلال دو قطبی

فواید اختلال دو قطبی

بیایید با پذیرش یک واقعیت آغاز کنیم: افسردگی شیدایی یا همان اختلال دوقطبی می‌تواند بیماری‌ای عمیقاً مخرب باشد. این اختلال که حدود یک درصد از جمعیت را درگیر می‌کند، اگر درمان نشود ممکن است پیامدهای سنگینی مانند خودکشی، فروپاشی خانواده، از دست رفتن شغل و جایگاه اجتماعی به همراه داشته باشد.

علاوه بر این، اختلال دوقطبی در بسیاری از موارد با سوء مصرف الکل و مواد مخدر، رفتارهای مجرمانه و حتی خشونت همراه می‌شود. این توصیف‌ها برای آن است که نشان دهیم این بیماری چه فشار عظیمی بر زندگی افراد، خانواده‌ها و جامعه وارد می‌کند.

با این حال، تاریخ بشریت به‌طور قابل‌توجهی تحت تأثیر افرادی قرار گرفته که با افسردگی شیدایی زندگی می‌کرده‌اند؛ از هنرپیشه‌ها و بازیگران گرفته تا سیاستمدارانی مانند وینستون چرچیل و تئودور روزولت، فضانوردانی چون باز آلدرین و چهره‌های تأثیرگذاری در رسانه همچون تد ترنر، و شاید حتی برخی شخصیت‌های مذهبی بزرگ. به‌نظر می‌رسد که در برخی موارد، این اختلال با افزایش احساس معنویت، خلاقیت و توانایی‌های خاص همراه بوده است.

اختلال دوقطبی ممکن است ظرفیت بالقوه‌ای در خود داشته باشد، اگر فرد بتواند انرژی‌های نیرومندی را که به‌صورت دوره‌ای بروز می‌کنند، به سمت اهداف سازنده و ارزشمند هدایت کند. البته این امر مستلزم اجتناب از مصرف مواد آسیب‌زا، برخورداری از ویژگی‌های شخصیتی پایدار و داشتن روابط حمایتی و شبکه‌های اجتماعی مناسب است.

شاید لازم باشد دیدگاه خود را بازنگری کنیم؛ به جای آن‌که صرفاً آن را یک اختلال بدانیم، می‌توان افراد دوقطبی را کسانی دید که به توانایی‌های خارق‌العاده‌ای دسترسی دارند؛ توانایی‌هایی که بسته به نحوه استفاده، می‌توانند هم ویرانگر و هم سازنده باشند. در صورت فراهم شدن امکان انتخاب و هدایت درست، این نیرو می‌تواند مسیر موفقیت‌های چشمگیر را هموار کند.

درمان اختلال دو قطبی

اختلال دوقطبی حتی در شدیدترین حالت قابل درمان است. هرچه فرایند درمان زودتر شروع شود، احتمال کاهش شدت و بسامد دوره‌های افسردگی و شیدایی بیشتر خواهد بود.

ازآنجاییکه اختلال دوقطبی در تمام طول عمر فرد را درگیر خود می‌سازد، درمان هم طولانی‌مدت است و نه‌تنها درجهت تسکین علائم پیش می‌رود، بلکه قصد دارد مانع از عود علائم شود. اکثر افراد دچار اختلال دوقطبی از نظر نوسانات خلقی و علائم مربوط به آن به ثبات خواهند رسید.

ترکیب دارو و روان‌درمانی موثرترین روش درمان است. به‌علاوه، اغلب از بیماران درخواست می‌شود علائم روحی روزانه، روش‌های درمان، الگوی خواب و اتفاقات زندگی را در جدولی بنویسند. شواهد نشان داده‌اندکه نوشتن این امور در درک و مدیریت بهتر بیماری به بیمار و اعضای خانواده‌ او کمک می‌کند.

می‌توان به‌موقع متوجه تغییرات خلقی شد تا از بروز اپیزود کامل جلوگیری شود. حتی زمانی‌که سدی بر سر راه درمان قرار نگیرد، باز هم ممکن است نوسانات خلقی رخ دهد و باید فوراً آن را به پزشک گزارش داد تا برنامه‌ٔ درمان را تنظیم کند.

از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم

در اختلال دوقطبی دست کم با یک دوره بروز افسردگی روبه‌رو هستیم. در این دوره، روحیه‌ٔ فرد پایین می‌آید، احساس بی‌میلی یا بی‌انگیزه بودن به او دست می‌دهد یا دست کم به مدت ۲ هفته دچار ناامیدی می‌شود. براساس DSM-5، حداقل پنج مورد از علائم زیر نیز در فرد دیده می‌شود:

  • فرد هر روز یا بیشتر روزهای هفته احساس ناراحتی، اضطراب یا پوچی می‌کند.
  • فرد هر روز یا بیشتر روزهای هفته احساس بی‌میلی و بی‌انگیزه بودن دارد.
  • افزایش یا کاهش بی‌رویه‌ٔ وزن
  • بی‌خوابی یا پرخوابی
  • بی‌قراری مشهود (بی‌قراری روانی-حرکتی) یا کند شدن (کندی روانی-حرکتی)
  • فرد تقریباً هر روز احساس خستگی مفرط و انرژی پایین دارد.
  • عذاب وجدان یا احساس بی‌ارزش بودن
  • فرد نمی‌تواند تمرکز کند یا تصمیم بگیرد.
  • فرد مدام به خودکشی فکر می‌کند یا اقدام به خودکشی می‌کند.

علائم روانی در بیماران دو قطبی

علائم روانی در اختلال دوقطبی اغلب بازتابی از وضعیت هیجانی فرد در همان لحظه است. به‌عنوان مثال، در دوره شیدایی ممکن است فرد دچار توهمات خودبزرگ‌بینی شود؛ مانند این‌که تصور کند رئیس‌جمهور است یا دارای قدرت و ثروت خارق‌العاده‌ای است.

در مقابل، در دوره افسردگی ممکن است دچار احساس گناه شدید یا باور به بی‌ارزش بودن شده و تصور کند مرتکب خطای بزرگی شده است. همین مسئله گاهی باعث می‌شود اختلال دوقطبی با اسکیزوفرنی اشتباه گرفته شود.

در برخی بیماران، علائم شیدایی و افسردگی به‌طور هم‌زمان ظاهر می‌شوند که به آن اختلال دوقطبی با ویژگی‌های ترکیبی گفته می‌شود. این حالت معمولاً با بی‌قراری، اختلال خواب، تغییرات شدید در اشتها، روان‌پریشی و افکار خودکشی همراه است. ممکن است فرد در حالی‌که احساس غم و ناامیدی عمیق دارد، هم‌زمان دچار انرژی زیاد نیز باشد.

خطر اقدام به خودکشی در میان مبتلایان به اختلال دوقطبی بالا است و هر فردی که چنین افکاری دارد باید به‌سرعت توسط متخصص سلامت روان ارزیابی و حمایت شود. صحبت در مورد خودکشی نباید نادیده گرفته شود، زیرا خطر آن به‌ویژه در نخستین دوره‌های بیماری بیشتر است. شناسایی زودهنگام اختلال و آموزش راهکارهای مدیریت آن می‌تواند احتمال مرگ ناشی از خودکشی را کاهش دهد.

دوره‌های افسردگی شیدایی معمولاً در طول زندگی چندین بار تکرار می‌شوند. بسیاری از بیماران در فاصله بین این دوره‌ها هیچ نشانه‌ای ندارند، اما در حدود یک‌سوم افراد، برخی علائم باقی می‌ماند و در درصد کمی حتی با وجود درمان، علائم به‌طور مداوم ادامه دارد.

دارو برای بیماری دو قطبی

اگرچه ممکن است پزشکان عمومی که در حوزه روانپزشکی تخصص ندارند اقدام به تجویز داروهای روان‌گردان کنند، اما برای درمان اختلال دوقطبی توصیه می‌شود افراد حتماً به روانپزشک مراجعه کنند. درمان این بیماری معمولاً با استفاده از چند گروه دارویی انجام می‌شود.

برای کنترل دوره‌های شیدایی اغلب از داروهای تثبیت‌کننده خلق بهره گرفته می‌شود و لیتیم (نمک‌های لیتیوم) شناخته‌شده‌ترین نمونه از این داروهاست. لیتیم که نخستین بار به‌عنوان یک داروی تثبیت‌کننده خلق توسط سازمان غذا و داروی آمریکا تأیید شد، در پیشگیری از بازگشت دوره‌های شیدایی و افسردگی و همچنین مهار علائم شیدایی نقش مؤثری دارد.

علاوه بر لیتیم، برخی داروهای ضدتشنج مانند لاموتریژین (لامیکتال)، والپروئیک اسید (دپاکین)، دیوالپروکس سدیم (دپاکوت) و کاربامازپین (تگرتول) هم به‌عنوان تثبیت‌کننده‌های خلق تجویز می‌شوند.

از میان این داروها، والپروات در سال ۱۹۹۵ برای درمان شیدایی تایید رسمی گرفت. در برخی موارد، ترکیب این داروها با لیتیم یا با یکدیگر برای دستیابی به اثر بهتر توصیه می‌شود و گاهی برای مدت کوتاهی داروهای دیگری نیز برای کنترل دوره‌های شیدایی یا افسردگی به درمان اضافه می‌شود.

لازم به ذکر است که مصرف داروهای ضدافسردگی می‌تواند در برخی بیماران منجر به تغییرات ناگهانی خلق‌وخو و بروز شیدایی یا هیپومانیا یا حتی چرخش سریع بین دوره‌ها شود. برای کاهش این خطر، معمولاً ضدافسردگی‌ها همراه با تثبیت‌کننده‌های خلق‌وخو تجویز می‌شوند یا از مصرف آن‌ها به‌تنهایی پرهیز می‌شود.

در درمان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی نیز اغلب از لیتیم استفاده می‌شود و در برخی موارد از والپروات یا کاربامازپین بهره گرفته می‌شود.

زنان مبتلا به این اختلال که باردار هستند یا قصد بارداری دارند، با چالش‌های خاصی روبه‌رو می‌شوند زیرا برخی داروهای تثبیت‌کننده ممکن است به جنین یا نوزاد آسیب برسانند. در چنین شرایطی، پزشک متخصص می‌تواند با بررسی دقیق مزایا و خطرات، مناسب‌ترین روش درمانی را انتخاب کند.

حالت افسردگی شدید در یک فرد با اختلال دو قطبی

حالت افسردگی شدید در یک فرد با اختلال دوقطبی

حالت افسردگی شدید در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی که به‌عنوان فاز افسردگی شناخته می‌شود، آن‌قدر شدید و فراگیر است که می‌تواند زندگی روزمره فرد را به‌طور کامل مختل کند و بر کار، تحصیل و روابط اجتماعی او اثر بگذارد. این نوع افسردگی با سایر انواع افسردگی تفاوت‌هایی دارد و معمولاً زمانی تشخیص داده می‌شود که فرد دست‌کم ۵ مورد یا بیشتر از علائم زیر را تجربه کند:

خلق افسرده، احساس غمگینی، ناامیدی، پوچی یا میل به گریه؛ در کودکان این وضعیت اغلب به‌صورت تحریک‌پذیری شدید و حساسیت بیش‌ازحد بروز می‌کند.

بی‌علاقگی یا کاهش شدید انگیزه نسبت به بیشتر فعالیت‌ها و نبود اشتیاق حتی برای امور مورد علاقه.

تغییر چشمگیر در وزن، چه به‌صورت کاهش یا افزایش وزن بدون دلیل مشخص؛ در کودکان این موضوع ممکن است به‌صورت توقف روند طبیعی رشد وزنی دیده شود.

اختلالات خواب مانند بی‌خوابی یا برعکس، خواب بیش‌ازحد.

بی‌قراری حرکتی یا کند شدن آشکار در رفتار و اعمال روزمره.

احساس خستگی مفرط و کمبود انرژی برای انجام وظایف عادی.

احساس گناه شدید یا بی‌ارزش بودن مداوم.

اختلال در تمرکز، کاهش توانایی تصمیم‌گیری و کند شدن فرایندهای ذهنی.

افکار مربوط به مرگ یا خودکشی و حتی اقدام به آن.

شروع این علائم ممکن است تدریجی یا ناگهانی باشد و گاهی تغییر خلق در دوره‌هایی مانند بارداری یا تغییر فصل‌ها تشدید می‌شود. تشخیص و درمان به‌موقع می‌تواند از شدت یافتن این علائم و عواقب آن جلوگیری کند.

آیا اختلال دو قطبی ارثی است

احتمال اینکه اختلال دوقطبی از پدر و مادر به فرزندان به ارث گذاشته شود، وجود دارد. تحقیقات نشان‌دهنده وجود ارتباط قوی بین ژنتیک و اختلال دو قطبی است. اگر یکی از نزدیکان شما به این اختلال مبتلاست، احتمال بروز دو قطبی در شما ۴ تا ۶ برابر بیشتر است.

هر چند این بدان معنی نیست که هر کسی که دوقطبی در او تشخیص داده‌می‌شود، دارای بستگانی با این اختلال است. از طرفی داشتن بستگان مبتلا به دوقطبی تضمین‌کننده بروز آن در فرد مورد نظر نیست.

به‌هر‌حال، ژنتیک نقش مهمی در ابتلا به دو قطبی بازی می‌کند. در‌صورتی‌که یکی از نزدیکان شما به این اختلال روانی مبتلاست، به بررسی‌های بیشتر سلامت روان خود بپردازید.

حاملگی و درمان اختلال دو قطبی

اگر قصد بارداری دارید یا باردار شده‌اید، لازم است حتماً موضوع را با روان‌پزشک خود در میان بگذارید. با کمک او می‌توانید برای مدیریت خلق‌وخوی خود در دوران بارداری و ماه‌های ابتدایی پس از زایمان برنامه‌ریزی کنید. در این شرایط، مصرف داروهایی مانند لیتیوم و والپروات سدیم معمولاً توصیه نمی‌شود.

اگر در حالی که تحت درمان با لیتیوم هستید باردار شدید، باید با روان‌پزشک خود درباره ادامه یا قطع مصرف دارو مشورت کنید. هرچند لیتیوم نسبت به سایر داروهای تثبیت‌کننده خلق در دوران بارداری ایمن‌تر شناخته می‌شود، اما همچنان خطر بروز مشکلات قلبی در نوزاد وجود دارد. این موضوع باید در کنار خطر بازگشت افسردگی یا شیدایی در نظر گرفته شود.

بیشترین میزان خطر مربوط به سه‌ماهه اول بارداری است، در حالی که مصرف لیتیوم پس از هفته بیست‌وششم معمولاً ایمن‌تر محسوب می‌شود. بااین‌حال، در صورت ادامه مصرف لیتیوم، توصیه می‌شود از شیردهی خودداری کنید زیرا ممکن است برای نوزاد سمی باشد.

همچنین ارزش دارد درباره شروع برخی درمان‌های روان‌شناختی جایگزین با پزشک گفت‌وگو کنید. در طول بارداری، هماهنگی نزدیک بین همه اعضای تیم مراقبتی، از جمله متخصص زنان، ماما، پزشک عمومی، روان‌پزشک و پرستار روان‌پزشکی، بسیار اهمیت دارد تا بهترین مراقبت ممکن فراهم شود.

طول عمر بیماران دو قطبی

به‌طور کلی، مطالعات نشان می‌دهد طول عمر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نسبت به جمعیت عمومی کوتاه‌تر است. یافته‌های پژوهشی حاکی از آن است که این افراد به‌طور میانگین حدود ۱۳ سال کمتر از سایرین عمر می‌کنند.

این کاهش امید به زندگی می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی، مشکلات متابولیک، سبک زندگی ناسالم، و همچنین خطر بالاتر خودکشی باشد.

با وجود این، مدیریت صحیح و درمان به‌موقع می‌تواند تا حد زیادی این تفاوت را کاهش دهد. استفاده از درمان‌های دارویی تحت نظر روان‌پزشک، همراه با رویکردهای روان‌شناختی و ایجاد سبک زندگی سالم، نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی و افزایش طول عمر این بیماران دارد.

عواملی مانند داشتن الگوی خواب منظم، تغذیه متعادل، فعالیت بدنی کافی و کاهش استرس می‌توانند به پیشگیری از عود بیماری کمک کنند و در کاهش خطر مشکلات جسمی و روانی موثر باشند. حمایت خانواده و شبکه‌های اجتماعی نیز در ارتقای سلامت کلی بیماران دوقطبی تأثیر بسزایی دارد.

عشق در بیماران دو قطبی

عشق و رابطه با فردی که دچار اختلال دوقطبی است می‌تواند پیچیدگی‌ها و چالش‌های زیادی را به همراه داشته باشد. زندگی با چنین فردی ممکن است تعادل روحی شما را تحت تأثیر قرار دهد و باعث شود گاهی احساس کنید در حال تجربه یک مسیر پر فراز و نشیب هستید. روابط عاطفی، چه دوستانه، چه خانوادگی و چه عاشقانه، زمانی که با فردی دارای اختلال دوقطبی شکل می‌گیرد، نیازمند درک عمیق، صبوری و مهارت‌های ارتباطی قوی است.

هر رابطه‌ای ممکن است دچار افت‌وخیز شود، اما زمانی که پای اختلال دوقطبی در میان باشد، این نوسانات می‌تواند شدیدتر و غیرقابل‌پیش‌بینی باشد.

افراد مبتلا به این بیماری به دلیل عبور از دوره‌های شیدایی و افسردگی، تغییرات قابل‌توجهی در رفتار، احساسات و نگرش خود نسبت به شریک زندگی و اطرافیانشان نشان می‌دهند. در نتیجه، شریک زندگی آن‌ها ممکن است گاهی احساس کند بر روی یک ترن هوایی احساسی سوار شده و هر روز با چالشی تازه روبه‌رو است.

برای حفظ و تقویت چنین رابطه‌ای، آگاهی از ماهیت بیماری، شناخت علائم و یادگیری راهکارهای سازگار شدن با این شرایط اهمیت زیادی دارد. در ادامه، به بررسی ویژگی‌های عشق و روابط در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و نحوه مدیریت آن می‌پردازیم.

عاقبت عشق در بیماران دو قطبی چه می شود

سرنوشت عشق در زندگی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می‌تواند بسیار متنوع باشد و به عوامل متعددی وابسته است؛ از جمله شدت بیماری، مراحل مختلف آن و نوع مداخلات درمانی که فرد دریافت می‌کند. برخی از بیماران با مدیریت مناسب بیماری قادرند روابط عاطفی پایدار و موفقی را تجربه کنند، اما برای برخی دیگر، نوسانات خلقی و چالش‌های ناشی از بیماری می‌تواند مسیر رابطه را دشوارتر کند.

آنچه اهمیت زیادی دارد، نقش مدیریت صحیح بیماری در کیفیت روابط عاشقانه است. مراجعه منظم به روان‌پزشک، مصرف دقیق داروها، بهره‌گیری از روان‌درمانی و روش‌های درمان شناختی-رفتاری، در کنار ایجاد سبک زندگی سالم با برنامه‌ریزی روزانه، خواب کافی و فعالیت بدنی، می‌تواند به ثبات خلق و خو و بهبود روابط کمک کند.

در نهایت، آینده روابط عاشقانه در بیماران دوقطبی تا حد زیادی به میزان همکاری آن‌ها با تیم درمانی و حمایت عاطفی خانواده و اطرافیان بستگی دارد. توجه به درمان و فراهم‌کردن محیطی امن و حمایت‌گر، می‌تواند شانس داشتن رابطه‌ای سالم و رضایت‌بخش را افزایش دهد.

رابطه جنسی و عشق در بیماران دو قطبی

یکی از مهم ترین نکات در زندگی با همسر دوقطبی این است که تعادلی در روابط جنسی خود ندارند، برای مثال در دوره شیدایی فرد انرژی بالایی برای برقراری روابط جنسی دارد و این مسئله در دوره افسردگی با تغییرات بسیاری مواجه می شود به گونه ای که فرد شاید توانایی رابطه جنسی با همسر خود را تا مدتها نداشته باشد.

رابطه جنسی و عشق در بیماران دوقطبی ممکن است تحت تاثیر بیماری با تغییرات شدید و ناپیوسته در وضعیت های خلقی و احساسی آن‌ها قرار بگیرد. در بعضی موارد، افراد دوقطبی ممکن است در وضعیت منفی و افسرده شدید، از شریک عاطفی خود دور شوند و نتوانند به او نزدیک شوند و در نتیجه به رابطه جنسی نخواهند پرداخت.

روش‌ های درمان قطعی اختلال دو قطبی

با افزایش شیوع اختلال دوقطبی، بسیاری از افراد به دنبال راه‌حلی قطعی برای درمان این بیماری هستند. اما به دلیل ماهیت پیچیده و حساس این اختلال، روند درمان آن اغلب طولانی‌مدت و چالش‌برانگیز است. روش‌های درمانی متعددی برای کنترل دوقطبی وجود دارد که اگرچه ممکن است درمان قطعی محسوب نشوند، اما در بهبود وضعیت بیماران نقش مهمی ایفا می‌کنند.

یکی از گام‌های کلیدی در این مسیر، آگاهی فرد مبتلا از عوامل محرک و تشدیدکننده بیماری است. شناخت و مدیریت این عوامل می‌تواند به کاهش شدت علائم و ارتقای کیفیت زندگی کمک زیادی کند.

در حال حاضر، رایج‌ترین رویکرد درمانی، ترکیبی از دارو درمانی و روان‌درمانی است. در این روش، بیمار تحت نظر روان‌پزشک دارو مصرف می‌کند و هم‌زمان از جلسات روان‌درمانی بهره‌مند می‌شود. اگرچه این ترکیب به‌عنوان درمان نهایی شناخته نمی‌شود، اما مطالعات نشان داده‌اند که بخش زیادی از بیماران با این روش بهبود قابل‌توجهی را تجربه کرده‌اند.

علاوه بر این، روش‌های نوینی مانند استفاده از دستگاه آر‌تی‌ام‌اس (rTMS) نیز مورد توجه قرار گرفته است. این فناوری با ارسال پالس‌های مغناطیسی به مغز، امیدهای تازه‌ای را برای مدیریت و درمان مؤثرتر اختلال دوقطبی ایجاد کرده است که در ادامه به جزئیات آن خواهیم پرداخت.

نحوه درمان دو قطبی با rtms چگونه است

یکی از مهم‌ترین روش‌های درمان اختلال دوقطبی بدون دارو که امروزه بسیاری از پزشکان توصیه می‌کنند، استفاده از دستگاه آر‌تی‌ام‌اس (تحریک مغناطیسی مغز) است. این روش با ارسال پالس‌های مغناطیسی به مغز، فعالیت الکتریکی سلول‌های عصبی را تحت تأثیر قرار داده و به تنظیم عملکرد طبیعی مغز کمک می‌کند.

در برخی مراکز درمانی، سیم‌هایی به سر بیمار متصل می‌شود تا پالس‌ها را منتقل کنند، اما در کلینیک‌های پیشرفته‌تر این کار بدون نیاز به سیم و تنها با قرار دادن دستگاه روی سر انجام می‌شود. پالس‌های مغناطیسی بدون ایجاد درد یا اضطراب، از پوست و جمجمه عبور کرده و به سلول‌های عصبی مغز می‌رسند.

نکته مهم در این روش، محل قرارگیری دقیق دستگاه یا سیم‌هاست، زیرا جایگذاری اشتباه هرچند نادر، می‌تواند تأثیرات نامطلوبی بر سلول‌های مغزی بگذارد. به دلیل بازدهی بالای این روش، آر‌تی‌ام‌اس علاوه بر دوقطبی، در درمان اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس و حتی سکته مغزی هم کاربرد دارد. تعداد جلسات و شدت تحریک‌ها بسته به نظر پزشک و شرایط بیمار تعیین می‌شود.

فواید درمان اختلال دو قطبی با دستگاه آر تی‌ ام اس

اختلال دوقطبی از جمله بیماری‌هایی است که امروزه با دستگاه آر‌تی‌ام‌اس در بسیاری از مراکز درمانی کشور تحت درمان قرار می‌گیرد. یکی از مزایای مهم این روش، بدون درد و بدون استرس بودن آن است. بیمار می‌تواند در طول جلسه به‌راحتی روی صندلی بنشیند یا دراز بکشد و بدون هیچ‌گونه ناراحتی، درمان را دریافت کند.

درمان با آر‌تی‌ام‌اس کاملاً سرپایی انجام می‌شود و نیازی به بستری، بیهوشی یا مراقبت‌های خاص ندارد. این روش در چندین جلسه طبق نظر پزشک انجام می‌شود و اثرات آن تا مدت‌زمان قابل‌توجهی باقی می‌ماند.

همچنین این روش تقریباً بدون عوارض است و تنها درصد کمی از بیماران، آن هم در صورت داشتن بیماری‌های زمینه‌ای، ممکن است با مشکلات جزئی روبه‌رو شوند.

به همین دلیل، آر‌تی‌ام‌اس به‌عنوان یک راهکار کم‌خطر و موثر برای کنترل اختلال دوقطبی شناخته می‌شود و به بیماران کمک می‌کند تا بدون فشارهای روحی اضافی، روند درمان خود را طی کنند.

آیا درمان دو قطبی با آر تی‌ ام اس معایبی دارد

آیا درمان دوقطبی با آر تی‌ ام اس معایبی دارد

اختلال دوقطبی همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، با روش‌های مختلفی قابل درمان است و یکی از ایمن‌ترین و مؤثرترین این روش‌ها، استفاده از دستگاه آر‌تی‌ام‌اس محسوب می‌شود. این روش در مقایسه با سایر روش‌های درمانی، عوارض بسیار کمتری دارد و به همین دلیل بسیاری از روان‌پزشکان آن را به بیماران خود توصیه می‌کنند. در بیشتر موارد، عوارض احتمالی آر‌تی‌ام‌اس بسیار خفیف بوده و اغلب تنها در بیماران دارای مشکلات زمینه‌ای مشاهده می‌شود.

شایع‌ترین عارضه این روش، سردردهای ملایم در نواحی مختلف سر است که معمولاً ظرف مدت کوتاهی (حدود یک ساعت) برطرف می‌شود. همچنین گاهی ممکن است در محل قرارگیری دستگاه یا سیم‌های انتقال‌دهنده جریان مغناطیسی، کمی تحریک‌پذیری یا حساسیت پوستی ایجاد شود.

در موارد نادر، انقباض یا اسپاسم عضلانی و حتی احتمال بروز تشنج یا شیدایی گزارش شده است؛ البته این اتفاقات به‌ندرت رخ می‌دهند. به دلیل حساسیت بالای اختلال دوقطبی، حضور پزشک متخصص در تمامی جلسات درمانی ضروری است تا روند درمان با نهایت دقت و ایمنی انجام شود. در نهایت، می‌توان گفت آر‌تی‌ام‌اس در میان روش‌های درمانی بدون دارو، کمترین میزان عوارض را دارد و روشی مطمئن برای کنترل این بیماری محسوب می‌شود.

سایر روش های درمان دو قطبی بدون دارو

درمان اختلال دوقطبی بدون استفاده از دارو شامل مجموعه‌ای از روش‌های حمایتی و غیر دارویی است که می‌توانند به‌تنهایی یا در کنار درمان‌های دارویی برای کنترل علائم این اختلال به کار گرفته شوند. برخی از این روش‌ها عبارت‌اند از:

روان‌درمانی

این روش خود به چند زیرشاخه تقسیم می‌شود:

درمان شناختی-رفتاری (CBT): در این رویکرد، بیمار یاد می‌گیرد الگوهای فکری منفی و آسیب‌زا را شناسایی کرده و آن‌ها را با افکار و رفتارهای سازنده و مثبت جایگزین کند. این روش در کاهش شدت دوره‌های افسردگی و شیدایی بسیار مؤثر است.

درمان بین‌فردی و مهارت‌های اجتماعی: هدف این نوع درمان، تقویت روابط اجتماعی و حل تعارضات بین‌فردی است. بهبود مهارت‌های ارتباطی می‌تواند نقش مهمی در کاهش استرس‌های محیطی و جلوگیری از تشدید علائم داشته باشد.

روان‌درمانی خانواده: آموزش اعضای خانواده برای درک بهتر اختلال دوقطبی و حمایت مؤثرتر از فرد مبتلا، باعث مدیریت بهتر علائم و کاهش فشارهای روانی بر بیمار می‌شود.

الکتروشوک درمانی (ECT)

در موارد شدید که پاسخ به داروها ناکافی است، ممکن است از این روش استفاده شود. ECT با اعمال جریان الکتریکی کنترل‌شده به مغز، باعث تحریک عصبی شده و می‌تواند در زمان کوتاه علائم را به‌طور چشمگیری بهبود بخشد.

داروهای اختلال دو قطبی چیست

برخی از داروهایی که معمولاً برای بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی تجویز می‌شوند، عبارت‌اند از:

  • تثبیت‌کننده‌های خلق مانند لیتیوم
  • داروهای ضد روان‌پریشی از جمله اولانزاپین
  • ترکیب داروهای ضد افسردگی و ضد روان‌پریشی مانند فلوکستین-اولانزاپین
  • داروهای ضد اضطراب مثل بنزودیازپین‌ها

نکته مهم این است که مصرف هر یک از این داروها باید حتماً تحت نظر و با تجویز پزشک متخصص انجام شود تا از بروز عوارض احتمالی جلوگیری گردد.

تفاوت اسکیزوفرنی و بیماری دو قطبی چیست

علائم اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی در برخی موارد ممکن است مشابه به نظر برسند و با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. با این حال، تفاوت اساسی میان این دو بیماری در ماهیت و شدت علائم آن‌هاست.

اختلال دوقطبی بیشتر با نوسانات شدید خلق‌وخو شناخته می‌شود؛ به‌طوری‌که فرد دوره‌هایی از شیدایی (سرخوشی بیش از حد، انرژی بالا و رفتارهای پرخطر) و افسردگی عمیق را تجربه می‌کند. در مقابل، اسکیزوفرنی عمدتاً با علائم روان‌پریشی مانند توهم (دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود ندارند) و هذیان (باورهای غلط و غیرمنطقی) همراه است.

به بیان دیگر، اختلال دوقطبی بیشتر روی احساسات و خلق‌وخو تأثیر می‌گذارد، در حالی که اسکیزوفرنی بر درک واقعیت و تفکر منطقی فرد اثر می‌گذارد.

⏬مقالات پیشنهادی برای شما عزیزان⏬

علائم والدین سمی
ویژگی‌های یک انسان ذهن آگاه
چه چیزی باعث ترس میشود

مطالعه بیشتر